در سالهایی که از عمر خانهسازی انبوه در شهرهای صنعتی میگذرد، بام ساختمانها عموماً محل انباشت بیقاعدهی عناصر تاسیساتی در بستری از عایقهای رطوبتی هستند.
تهران نیز از این قاعده مستثنی نیست!
در منـاطق شمالی شهر که از جمله گرانترین محلهها به لحاظ ارزش زمین و قیمت سـاخت بنـاها بهشمار میروند، بعضاً قیمت اجرای پوستهی نما به ازای هر متر مربع، با قیمت ساخت تمامشدهی آپارتمان در دیگر مناطق برابر است! اما این هزینهها برای سطوحی از نما بهکار گرفته میشوند که در معرض دید معابر همجوار ساختمان هستند. درحالی که در همین مناطق که عمدتاً دارای توپوگرافی متنوع و تراکم ارتفاعی متغیر هستند، سطح بام بناها به عنوان نمای پنجم، حجم ساختمانها گاهی بیش از سطوح جانبی در معرض دید هستند و در پارهای موارد اولین منظر برای بنا بهشمار میرود. با این حال نمای پنجم حتی در محلات لوکسنشین نیز رها شده، بیروح و متروک است.
این مسئله اهمیت سطوح بام را به لحاظ فرم، مصالح و تاثیر بصری روشن میسازد.
از سوی دیگر؛ کمبود زمین و بحران فضای باز و فضای سبز در میان انبوه آسمانخراشهایی که هر روز بر تعداد آنها افزوده میشود، انکارناشدنی است. همسایگیهایی که کمتر از 40 سال قبل بهصورت باغهای سبز دیده میشدند، اکنون به انباشت متراکمی از زیربناهای مسکونی و پارکینگ تبدیل شدهاند و منظر سابق این محلات از خاطرهها پاک شده است.
یکی از مسائلی که منجر به یک چنین آسیب بصری مخربی میشود، عدم تمایل به سرمایهگذاری روی بامها در مکانیسم تولید مسکن و سود حاصل از آن است. متاسفانه هنوز فرهنگ استفاده از سطوح بام ساختمانها بهعنوان فضایی قابل استفاده دغدغهی سازندگان و مسئولان قانونگذار نیست.
در شهرهایی با موقعیت مشابه تهران در دنیا، راهکارهای تجربه شدهی قابل توجهی وجود دارد.
بهعنوان مثال در محلهی منهتن نیویورک که توپوگرافی تختی دارد و دارای انبوهی از آسمانخراشهاست، بامها بهعنوان یک لایهی عملکردی تعریفشده و برنامهریزیشده در نظر گرفته شدهاند.
بسیاری از ساختمانها که فعالیت آنها در وقت اداری به پایان میرسد، دارای بامهایی با عملکرد تفریحی- تجاری هستند که جدا از فعالیت روزانهی ساختمان، مورد استفاده قرار میگیرند. شبکهای از سطوح سبـز در ارتفاع، دور از هیاهوی خیابانها، شهر دیگری را در ارتفـاع رقم میزند و فرصت بهرهبرداری زیادی برای مالکان آنها فراهم میکند. حتی در برخی موارد، نمای بام آسمانخراشها از نماهای اصلی ساختمان جذابتر است.
تهران تا حدود زیادی قابلیت توجه به بامها بهعنوان نمای پنجم را دارد. شاید یکی از بهجاترین برخوردها با سطوح بام در شرایط کنونی، ترکیب آن با فضای سبز باشد. با قرار گرفتن سطوح بام در فهرست طراحی فضای باز بناها، علاوه بر بازسازی چهرهی سبز فراموششدهی محلات شمالی، فضایی قابل استفاده و سودمند در فضای شهری و خصوصی به وجود خواهد آمد.
از چالشهای طراحی در دامنههای تهران، استفاده از دید و منظر کوهستان در جانمایی عناصر پلان است، به گونهای که کوشش میشود حداکثر واحدها از آن استفاده کنند و رقابتی در بهرهگیری از دید و منظر بین احجام ساختمانی در جریان است. در صورتی که در همین موقعیتها بامها دارای بیشترین تسلط بر مناظر اطراف هستند که میتوانند در اختیار تمام واحدها و در قالب فضای مشاع قرار گیرند.
این در حالی است که هزینههای زیادی برای محوطهسازی در تراز همکف انجام میشود که عمدتاً در محاصرهی بناهای مجاور قرار دارند. به عبارت دیگر سطوح بام از محصوریت کمتر و اشراف بیشتری نسبت به مناظر اطراف برخوردار هستند.
بجاست؛ همگام با توسعهی فضای سبز شهری، بامهای سبز نیز جای خود را در طراحی بناهای لوکس باز کنند تا کمبود فضای سبز در شرایط هجوم احجـام ساختمانی و آلودگی هوا کمتـر حس شود و منظرهی قابلتوجهی برای گردشگرانی که در دامنههای شمالی شهر به دامن طبیعت میروند فراهم آید.