به گزارش آگاهان ایده نیوز به نقل از معاونت فرهنگی قوه قضاییه، این دعوی ادعایی است که خوانده در مقابل دعوای خواهان اقامه میکند و در واقع دعوایی است که خوانده در مقابل دعوای خواهان اقامه میکند. چنانکه این دعوی هنگامی تحقق می یابد که با دعوای اصلی ناشی از یک منشأ باشند یا ارتباط کامل داشته باشند و ارتباط کامل هم وقتی است که اتخاذ تصمیم در هریک مؤثر در دیگری باشد. مثلاً اگر موجر علیه مستاجر اقامه دعوی کند و اجاره بهای معوقه را مطالبه نماید و در مقابل مستاجر دعوایی اقامه کند مبنی بر مطالبه مبالغی که در مورد عین مستاجره هزینه کرده است و این مبالغ به عهده مالک بوده است؛ در اینجا چون منشأ هر دو دعوی یک چیز یعنی عقد اجاره است، دعوای مستأجر متقابل شمرده میشود.
ادعاهایی از قبیل صلح و تهاتر و فسخ و رد خواسته که در جهت دفاع از دعوای اصلی است، تقابل تلقی نمی شود. زیرا در صلح که در اصطلاح حقوقی به معنای تراضی و توافق بر امری اعم از تملیک عین یا منفعت یا اسقاط دین یا حق است، در فرضی که خواهان دادخواست مطالبه ای داده باشد، خوانده می تواند با توسل به صلح، از اسقاط چنین حقی، دفاع کند.
همچنین تهاتر که شامل مواردی می شود که دو نفر در آن واحد به یکدیگر مدیون باشند و چنانچه از جنس واحد مثلاً وجه نقد باشد، بعضاً بصورت قهری و یا به موجب توافق ذمه آنان بری می شود، خوانده دفاع مبنی بر برائت ذمه می کند.
در توضیح فسخ به معنی اختیار بر هم زدن معامله یا قرارداد می باشد که گاهی در یک قرارداد لازم (یعنی هیچکدام از طرفین حق برهم زدن معامله را ندارند) حق فسخ پیش بینی می شود که ممکن است ضمن عقد به خوانده اختیار داده شده که تحت شرایطی، قرارداد را بر هم زند. به علاوه در برخی موارد ممکن است بلحاظ عدم ارائه دلایل مثبته توسط خواهان یا بی اعتباری مستندات وی، حکم به رد خواسته داده شود. به طور مثال خواهان دعوایی به طرفیت خوانده مطرح و مطالبه پنجاه میلیون ریال وجه می نماید و در جلسه دادگاه خوانده رسیدی ارائه دهد که دلالت دارد که وی طلب خواهان را قبلاً پرداخت نموده است.
بدین ترتیب قانونگذار دفاع در موارد گفته شده را مستلزم طرح دعوای متقابل ندانسته و به عبارت دیگر اگر خوانده دعوای اصلی، به هر یک از موارد بالا متوسل شود، بدون نیاز به ارائه دادخواست، دادگاه باید ادعای او را مورد بررسی قرار دهد و بر اساس آن حکم مقتضی صادر نماید.
با این توصیف ادعای خوانده در مقابل خواهان در صورتی دعوای متقابل محسوب میشود که مستقلاً نیز قابل طرح به وسیله دادخواست جداگانه باشد. مانند هنگامی که زن علیه مرد دادخواست مطالبه نفقه بدهد، مرد می تواند با اثبات اینکه همسرش ترک خانه و زندگی مشترک کرده یعنی با اثبات عدم تمکین، از پرداخت نفقه معاف شود، لذا در اینصورت چون دفاع تلقی می شود نیاز به دادخواست ندارد. لیکن اگر مرد بخواهد علاوه بر اثبات عدم تمکین و معافیت از پرداخت نفقه، همسرش را مکلف به بازگشت به منزل خود و در واقع وادار به زندگی مشترک نماید، باید دادخواست متقابل الزام به تمکین ارائه دهد.